در «برنامه پنج ساله سوم توسعه تهران»، مصوب در شورای شهر به تاریخ ۲۹ و ۳۰ دی ۹۷، وظیفههای شهرداری برای سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ تعیین شده است.
به گزارش خبرآنلاین، در ماده دوم این برنامه، اولویتهای شهر تهران که شهرداری باید به آنها بپردازد، ذکر شده که نخستینِ آنها «عدالت در دسترسی به زیرساختها و توسعه متوازن مناطق و محلهها» و دومینِ آن «کاهش و رفع آلودگی هوا و [دیگر] آلودگیهای محیط زیستی» است. در این سند، توجه شایستهای به مسایل محیط زیستی شده که اگر به اجرا برسد، قطعاً پارهای از بزرگترین مشکلات زندگی در تهران تخفیف خواهد یافت. اما با نگاه به لایحه پیشنهادی بودجه سال ۹۸ شهرداری تهران، به نظر میرسد که بودجهنویسان سال ۹۸ چندان توجهی به برنامه پنج ساله سوم توسعه تهران نداشتهاند. در بودجه امسال، البته نگاه محیط زیستی اندکی بیشتر شده و مثلاً بودجه «معابر دوچرخه» نسبت به مبلغ سال ۹۷ چهار برابر شده، اما از آنجا که کل این رقم (حدود شانزده میلیاردتومان) ناچیز و غیرمؤثر است، میتوان گفت که در سال آینده هم تغییر معناداری را در زمینه تشویق مردم به استفاده از دوچرخه نخواهیم دید.
حملونقل، هوا
در این بودجه، ارقام درشتی به ساخت بزرگراه، توسعه و تعریض خیابانها، و ساخت تقاطعهای غیرهمسطح اختصاص یافته (ذیل طبقهبندی ۲۰۹۰۰)؛ و اینها کارهایی است که درواقع به افزایش ورود خودرو به شهر و بیشتر شدن آلودگی هوا میانجامد. حدود سه دهه است که شهرداریهای تهران و به تبعیت آن، شهرداریهای دیگر شهرای کشور با صرف بودجههای بسیار برای ساخت بزرگراه و تعریض خیابان، در حال «گشودن گرههای ترافیکی» هستند و پیوسته هم ترافیک و آلودگی بیشتر میشود! بعید است که مدیران شهری و برنامهریزانِ ایشان ندانند که برای حل مشکل ترافیک، نباید خیابان و بزرگراه اضافه کرد، و بلکه باید فضا را بر خودروهای شخصی تنگ و تبعیض مثبتی به نفع وسایل حملونقل همگانی (مثلاً با گران کردن سوخت برای خودروهای شخصی و ارزان کردن آن برای وسایل همگانی) برقرار ساخت. اما، گویا اِعمال نفوذهایی هست که مانع چرخش قاطع سیاستها برضد استفاده از خودروهای شخصی در فضای شهر میشود.
در بودجه، توجه خوبی به توسعه مترو شده، اما یک پدیده خطرناک به چشم میخورد که به بدهکارتر شدن شهرداری (در واقع: بدهکارتر شدن شهروندان) میانجامد و آن این که در بند الف تبصرهی ۴ به شهرداری اجازه داده شده که برای توسعهی مترو از دو میلیارد یورو تسهیلات اعتباری خارجی و از سی هزار میلیارد تومانِ دیگر از محل وام و فروش اوراق مشارکت استفاده کند. در شرایط بدهکار بودن شهرداری و دولت، و با توجه به کاهش درآمد مردم و رکود اقتصادی، اینگونه بودجهبندی به معنای خوردن از جیبِ آیندگان است.
فضای سبز و طبیعت
برای «توسعه و مدیریت فضای سبز شهری و پیراشهری» (طبقهبندی ۳۰۱۰۰) هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است، اما در این بخش برای شناسایی گیاهان بومی تهران (که سازگار با آب و هوای این شهر و مقاوم به کم آبی هستند) و اهلیسازی یا تکثیر آن ها به منظور استفاده در بوستانها هیچ بودجهای در نظر گرفته نشده است. این در حالی است که طبق ماده ۴۹ برنامه پنج ساله، شهرداری موظف به «حفاظت فعال از میراث طبیعی شهر» است. در همین زمینه، برای حفاظت از مهمترین میراث طبیعی شهر که کوهستانهای اطراف آن است، نیز برنامهای به چشم نمیخورد؛ گو این که در طبقهبندیهای ۵۰۴۰۴ و ۵۰۴۰۵ به «ارزشهای فرهنگی و طبیعی» شهر اشاره شده، اما بودجه نود میلیارد تومانی مربوط به این ردیف، به عنوان «توسعه، ساماندهی، بازپیرایی، و تجهیز» پهنههایی که ارزش فرهنگی و طبیعی دارند، تخصیص یافته است. این اصطلاحها، در فرهنگ اداری ما، نوعاً برای طرحهای پُر ریختوپاشِ دستکاری در طبیعت شامل درختکاری و چمنکاری و راهسازی و چراغانی کردن و… خلاصه «شهریسازی» طبیعت به کار میرود. در شرایطی که برایحفاظت از محیطهای طبیعی اطراف و درونِ شهر مانند کوهها و روددرهها چیزی در نظر گرفته نشده، برای «توسعه جنگلکاری و کمربند سبز» که همان دستکاری شدید در نظام طبیعی است، هفده میلیارد و چهارصد میلیون تومان (ردیف ۳۰۱۰۵) اختصاص دادهاند.
آب
بیاعتنایی به کوهستان و دیگر محیطهای طبیعی شهر، به معنای نادیده گرفتن معضل کمبود آب در شهری است که حدود پانزده درصد جمعیت کشور را در خود جا داده است. در موضوع آب، بخش عمدهی بودجهی دویست و هشتاد میلیارد تومانی (ردیف ۳۰۷۰۰) به «احداث و بهسازی شبکههای اصلی و فرعی آبها» اختصاص یافته است. به عبارت دیگر، ساختن شبکههایی برای بیرون بردن آبهای حاصل از بارش و آبهایی که از کوهستان روان میشوند، در نظر است و فکری برای فراهم ساختنِ شرایط نفوذ طبیعی آب به زمین نشده است. میدانیم که ساخت شبکه فاضلاب و بتنکاری شدید در سطح شهر، سفرههای زیرزمینی را از آب تهی و فرونشست زمین (خطری که در لایحه، مورد غفلت قرار گرفته) را بسیار زیاد کرده است.
انرژی
طبق تبصره ۲۲، شهرداری موظف شده است که برای بهینهسازی مصرف انرژی به «توسعه انرزیهای نو در ساختمانهای خود» اقدام کند؛ باز هم اصطلاح «توسعه» که در نظام اداری کشور به معنای هزینهسازی و صرف بودجه است. آنچه در زمینهی انرژی لازم است، خاموش کردن بخشی از انبوه لامپهایی است که بیش از حد و بیدلیل در ساختمانهای شهرداری (و دیگر دستگاهها) و خیابانها روشن است، و همچنین کم کردن دمای گرماسازها و کنترل خنککنندهها در این ساختمانها. این کارها، نیاز به بودجه ندارد و برعکس، از هزینههای شهرداری هم خواهد کاست.
سازمانهای مردمنهاد
در بودجه، رقم کمک به سازمانهای مردم نهاد (طبقهبندی ۱۰۵۰۷) فقط سیصد میلیون تومان است، اما دهها برابر این مبلغ، بودجههایی برای آن دسته از امور فرهنگی اختصاص یافته که صدها نهاد و دستگاه دیگر هم برای آنها بودجه میگیرند.
جا دارد که شورای شهر، به اصلاح اساسی این لایحه بپردازد.
دیدگاه شما چیست؟